به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در جلسه نقد و بررسی «باغ اسلیمی» که با حضور مهدی کفاش به عنوان منتقد و نویسنده رمان برگزار شده بود، بشری صاحبی به قرائت بخشی از رمانش پرداخت و در ادامه درباره نحوه رسیدن به ایده نگارش کتاب توضیحاتی ارائه کرد.
صاحبی گفت: داستان از میزان علاقه و حسی که به پدیده اربعین داشتم، آغاز شد و بعد توفیق حضور در اولین سفر اربعین جرقهای بود که باعث شد «باغ اسلیمی» اینگونه پیش رود. در این سفر کولهپشتیام با کولهپشتی یکی از زائر جابجا شد و من تصمیم گرفتم حس بد از دست دادن وسایلم را به یک کار بزرگ تبدیل کنم بنابراین سعی کردم آن را بسط دهم و جهان داستانی خودم را خلق کنم.

وی اظهار کرد: گم شدن کیفم در سفر اربعین در سال ۱۳۹۶ و نوشتن طرح رمان در سال ۱۳۹۷ بود و من در این بازه طرح را به مدرسه رمان شهرستان ادب ارسال کردم اما با شیوع کرونا ارتباطاتم با شهرستان ادب محدود شد و با مادر شدنم، مسیر زندگیام تغییر کرد. اگرچه مجددا کار را ادامه دادم و تصمیم گرفتم با ناشر دیگری کار کنم.
بشری صاحبی در سخنانش تاکید کرد: بعد از چاپ رمان «باغ اسلیمی» عنایت امام حسین (ع) را به زبان الکنم و کتابم دیدم و هرآنچه هم که تا امروز برای آن رخ داده به برکت اربعین است.
وی یادآور شد: رمان «باغ اسلیمی» اولین کتاب من و نقطه آغازی برای کار در حوزه رماننویسی است. همچنین بحث ترجمه به نظرم اتفاق بسیار مبارکی است و من امیدوار هستم که این کتاب اثرگذار باشد و چراکه هدفم از نگارش این بود که فضای اربعین را بهتر معرفی کنم و بازتعریفی نسبت به پیادهروی اربعین داشته باشم.
نویسنده رمان «باغ اسلیمی» درباره تاثیر شعر در آثار داستانی بیان کرد: ساحت شعر با داستان تباین و تفاوت دارد چون شعر در ساحت احساس و دورتر از منطق ایستاده ولی داستان نیازمند ذهن، ساختار و چارچوب منطقی است. من خوشحالم که یک نویسنده شاعر هستم و باید اشاره کنم که هم داستاننویسی روی شعر من اثر داشته و هم شعر در حوزه داستان به من کمک کرده است به طوریکه حس میکنم در مقایسه با دوستان داستاننویسم، زبان پختهتر و جلوتر ایستاده است.
واقعیت، موتور محرک خواننده
مهدی کفاش که به عنوان منتقد در این نشست حضور داشت نیز اظهار کرد: من رمان «باغ اسلیمی» را کتابی میدانم که بر مبنای یکسری مستندات نوشته شده، مستنداتی که مرتبط با پیادهروی اربعین است. وقتی موتور محرک خواننده برای خواندنِ یک اثر واقعیتها است و نه ساختار داستانی و شخصیتپردازی، لذت بردن مخاطب متکی بر مستندات و وقایعی است که خوانده میشود و این کار نویسنده را بسیار سخت میکند چون باید مرز بین ادبیات مستند و ادبیات داستانی را مدنظر داشته باشد و وجه تمایز آن را که تخیل است در نظر بگیرد و حواسش باشد که باید پرداخت داستانی داشته باشد.
خبری از ظرافت زبانی نیست
وی تاکید کرد: اولین چیزی که در مطالعه «باغ اسلیمی» با آن روبهرو شدم، اطلاعات فراوانی بود که به خواننده ارائه میشد. بخشی از این اطلاعات تحقیقات سطحی برایش انجام شده بود و بخشی دیگر تحقیقات عمیقتر و من دیدم دوست دارم این اطلاعات را پیدا کنم و لحظه به لحظه از ساختار داستانی در حال دور شدن هستم. مشکل اثر باتوجه به پیراسته بودن آن این است که هر سه راوی داستان، با یک زبان صحبت میکنند و با اینکه به لحاظ سنی و جنسیت متفاوت از هم هستند اما نوع صحبت کردن یکی است. همچنین در این رمان خبری از ظرافت زبانی نیست.

این منتقد افرود: واقعیت این است که نویسنده برای نام مکانها و غذاها خیلی تحقیق کرده و این از وجوه مثبت کار است ولی این امکانات به صورت فیش تحقیقاتی ارائه شده یعنی ما از ابزار سهگانه پرداخت داستان یعنی تلخیص، توصیف و صحنه، متکی به تلخیص هستیم به طوریکه در سه صفحه تمام آنچه درباره کاراکتر «عماد» است را میفهمیم.
ضعف ساختار
وی تصریح کرد: یکی از مشکلات رمان که به ساختار آن برمیگردد، نبود درام است. رمان بر اساس شخصیت و قهرمان یا ضدقهرمان شکل میگیرد که بر اساس وجود یک منفعت یا جلوگیری از واقعهای، با هم تلاقی پیدا میکنند و با هم درگیر میشوند. به عبارتی یک خواسته و نیازی در یک شخصیت است که با آن داستان جلو میرود، اما در رمان «باغ اسلیمی» من هیج مانعی در مقابل سه شخصیت داستان ندیدم. وقتی سه راوی در اثر داریم باید آنها بر سر یک چیز مشترک با هم تلاقی پیدا کنند و این موضوع از فصل اول تا آخر ادامه داشته باشد.
کفاش بیان کرد: اینقدر مواد اولیه و متریال در داستان وجود داشت که من متعجب بود که چرا نویسنده از آن بهره نبرده است. نویسنده این جسارت را که داستانگویی کند، قصه بگوید، مانع ایجاد کند، نداشته است.
وی افزود: این اثر بازنویسی نشده تا اثر ریتم و ضرب آهنگی پیدا کند که مخاطب بداند دنبال چه باید باشد.
رابطه علت و معلولی شکننده
این منتقد در ادامه به تفاوت زبان شاعرانه و داستانی اشاره کرد و پس از نقد به وقایع داستان گفت: نباید به یک اتفاق، خامدستانه پرداخته شود و میشد بیشتر روی وقایع تمرکز کرد و دلایل و علتهای بهتری برای معلولها و وقایع داستانی یافت. رابطه علت و معلولی در داستان شکننده و ضعیف است و گاه در بخشهایی از کتاب اصلا شکل نگرفته است و مخاطب مشارکتی در کشف داستان ندارد.

وی افزود: در رمان «باغ اسلیمی» سهمی برای خواننده در نظر گرفته نشده که او کشف کند و برای مشارکت در داستان همراه شود.
کفاش در بخش پایانی سخنانش انتخاب ژانر برای نگارش اثر بعدی را به بشری صاحبی پیشنهاد داد و افزود: هر ژانر یکسری الگو دارد که شما را راهنمایی میکند که زبان و شخصیتپردازی داستان چگونه باید باشد و اطلاعات چگونه باید به مخاطب منتقل شود.
در بخش دیگری از این نشست بهزاد دانشگر مدیر دفتر ادبیات داستان مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری به سختی سوژهها و موضوعاتی چون اربعین اشاره کرد و یادآور شد که بشری صاحبی در اولین کتابش به این مبحث پرداخته و اول مسیر است و نیاز به تجربه کردن دارد.
وی ضمن اشاره به ضرورت برگزاری جلسات نقد تاکید کرد: نشستها باعث میشود نویسنده در کتاب بعدی ایرادهای خود را رفع کند و ما با گفتگوها متوجه شویم که در موضوعات دینی نقطه خطرها کجاست چراکه در بحث آل الله باید اثر به اثر کار ما بهتر شود.
در بخش پایانی این نشست نیز نسخههای ترجمه شده رمان «باغ اسلیمی» توسط مهران رجبی که میزبانی این جلسه را برعهده داشت، رونمایی شد.


بیشتر بخوانید:
نظر شما